خاطره سازی ممنوع

ساخت وبلاگ
هوالمحبوب  داشتم فایل‌های دانلود شده رو از گوشی به کامپیوتر منتقل می‌کردم که چشمم خورد به یه پوشه که تماس‌های ضبط شده توش ذخیره شده بود. من هیچ وقت تماسی رو ضبط نمی‌کنم، منتها به قول ثریا مشکل لپ بی‌قرار دارم و گاهی موقع صحبت خود به خود دکمۀ ضبط فعال می‌شه و بعد از قطع کردن می‌بینم تماس تلفنی‌ام با کسی ضبط شده. گاهی برای تجدید خاطره خوبه مرور کردنشون مخصوصا اگر یه تماس طولانی با یکی از دوستات باشه. الان دارم صدای مهدیار و نرگس و فاطی و خواهرم و چند نفر دیگه رو گوش می‌کنم دوباره. گوش می‌کنم و لبخند می‌زنم. مهدیار داره رسیدنم رو چک می‌کنه که قزوین پیاده بشم یا تاکستان، خواهرم خداحافظی می‌کنه و گوشی رو می‌ده دست ایلیا و اون داره قصۀ شعر جدیدی رو که از حنا و رونا یاد گرفته برام تعریف می‌کنه. ارباب من دنده به دنده، ارباب من بشقاب پرنده و ... توی تماسم با فاطی، داریم دربارۀ نامزدش و مشکلات‌شون حرف می‌زنیم. نرگس فقط چند بار الو الو می‌گه و بعد دیگه خبری از ادامۀ تماس نیست. توی یه تماس با خواهرمم السا داره حرف می‌زنه. از عروسک‌هاش و بادکنکش داره حرف میزنه و اینکه کی می‌رسم که باهاش بازی کنم.تعداد تماس‌هایی که ناخواسته ضبط شده خیلی زیاده، بیشترش متعلق به همکار رو اعصابمه. دارم به این فکر می‌کنم که بعد از این با هر آدم دوست‌داشتنی‌ای که حرف می‌زنم، این بار تعمدی تماسش رو ضبطش کنم برای وقت‌های دلتنگی.من زیاد حرف میزنم با آدم‌ها. زیاد توضیح می‌دم مسائل رو و تصورم اینه که با حرف‌ زدن می‌شه جلوی خیلی از سوتفاهم‌ها رو گرفت. به جای اینکه بشینیم از دور قضاوت کنیم و توی ذهن‌مون آدم‌ها رو متهم کنیم، چه بهتر که حرف بزنیم. اما بعضی‌ها ترجیح می‌دم الکی بها بدن برای حرف نزدن‌شون و برچ خاطره سازی ممنوع...
ما را در سایت خاطره سازی ممنوع دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6zemzemehayetanhayea بازدید : 84 تاريخ : سه شنبه 2 اسفند 1401 ساعت: 16:51